کیان جونکیان جون، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

kian maloosak

عکسهای تولد کیانم

اینجا به نظرم داشتی فکر میکردی که از کجای کیک شروع کنی واسه خوردن خخخ     سلام عزیز عمه   امروز اومدم تا پست تولدتو تموم کنم   جشن تولدتو رو نتونستیم توی تاریخ اصلیش بگیریم و واسه همین 45 روز بعد از تاریخ تولدت گرفتیم ....یه جشن کوچیک و خودمونی برات گرفتیم تا واسمون یه یادگاری باشه....جشن تولدتو با تم کفشدوزک گرفتیم ولی وقتی رفتیم واسه سفارش کیک گفتن ما کیک این شکلی بلد نیستیم درست کنیم ،گفتیم اشکال نداره ولی درعوض یه کیک خوشگل درست کنید ... مهمونامون زیاد نبودند ....ولی درکل خیلی خوش گذشت .... مهمونامون :ارشیا،اهورا،هانا کوچولو هم نبود رفته بودن مسافرت ... بابایی ،مامانی،مادرجون،عمه مطه...
30 مرداد 1394

شیطونی های کیان

سلام خوشگل عمه امروز اومدم تا یکم از شیطونیات بگم .... وااااااااااااااااااااااااااااای نمیدونی امروز دربارت چی شنیدم مامانت بهم گفت خیــــــــــــــــــــــــــــــــــلی شیطون شدی و بچه های کوچیک رو میزنی و اونا هم گریه میکنن تو هم اداشون رو در میاری و بعدش خودتم گریــــــــــــــــــــــــــــه میکنی الهی عمه قربونت بره که انقد بانمک و شیرین شدی .... دلم خیـــــــــــــــــــلی واسه تو و هانا وارشیا تنگ شده .... ولی همین روزا دیگه از گناوه برمیگردم پیشتون ........ وای نمیدونی چقد خوشحالم که میخوام برگردم..... خیلی  دوست دارم و از همین جا میبوسمت عزیــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...
12 مرداد 1394

بدون عنوان

چیه نیگا داله دالم با مامیم حلف میزنم آخ آخ موتولمم کوچیک شده جا ندالم باید به بابایی بگم یه موتول دیگه واشم بگیله           ...
11 مرداد 1394

بدون عنوان

  اینجا من داشتم تلویزیون نیگاه میکلدم که مامی از فلصت استفاده کرد و عکس گلفت فک نکنید این یکی دیگه هشتا نه این منم که مامی تل مو ژده تو موهام بالاخره با هزارجور ژحمت این تل رو از موهام دل آولدم قیافه من اون موقع قیافه مامی این مامی ما که دست وردار نیشت دوباره تل رو ژد تو موهام منم یه ژست واسش گلفتم تا به آلزوش برسه بله دبگه من خعععععععلی مهلبونم             ...
7 مرداد 1394

برگشت از سفر

سلام کیان عزیزم  دو روز پیش بابایی از سفر برگشت ...واست یه ماشین و دوتا دست لباس خوووووووشگل آورده بود ..مبارکت باشه گلم ...  بابایی گفت تو 4روز به شیراز و اصفهان و یاسوج رفتیم ....عکس های زیادی نگرفته بودن که من بتونم بزارم تو وبت عزیزم ..ولی میگفت خیلی خوش گذشته ...چون با دوستاش رفته بود ..گفت یه چند ماه دیگه خودمون رو هم میبره البته منم (عمه ی کیان)باهاتون هرجور که شده میام خخ .. مگه سفر بدون من حال میده راستی اینم بگم که داداش و زن داداش عزیزم یعنی مامان و بابای تو منتظرن که من برم خونه و وونوقت تولدتو جشن بگیریم .. حتما بعد از جشن عکس های تولدتو میزارم عزیزم ... بووووووووس خیلی دوست دارم گلم  ...
31 تير 1394

بابایی تو شاهچراغ

گفت و گوی پدر و پسری کیان:بابایی بد چلا منو با خودت نبلدی هااااااااا ژود جواب بده بابایی:عزیــــــــــــــــــــــــزم یه چند ماه دیگه هممون با هم دسته جمعی میریم حالا قیافه من         ...
27 تير 1394

تولد یک سالگی

سلام کیانم  عزیز عمه ببخشید یه چند روزیه به وبت سر نزدم ولی امروز اومدم با یه خبر خوش امروز تولدته روزی که 1 سال پیش تو درهمین رو به این دنیا اومدی تولدت مبارک عزیزم ایشالا120 ساله بشی عزیزم  و اما من و مامانت از یه چند ماه قبل داشتیم وسایلتو برای جشن تولدت آماده میکردیم که یه چند روز دیگه تموم میشه و انشالله بعد از ماه رمضون تولدتو جشن میگیریم عزیزم  اگه وقت کردم حتما عکسای تولدتو میزارم خوشگلم  خیلی دوست دارم    Happy birthday kian                    ...
19 تير 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به kian maloosak می باشد